یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبرالیل وا لنهار
یا محول الحول و الاحوال
حـــــــــــــــول حـــــــــــــــالنا الـــــــــی احــــــــــــــسن الحـــــــــــال
سال نو بر همه دوستاران طبیعت و کوه مبارک باد
یکمین سال در گذشت پیشکسوت ورزش کوهنوردی همنورد
حاج محمد نصیری
مرحوم حاج محمد نصیری
مراسم یاد بود
جمعه 89/12/27 ساعت 7 صبح آبیدر محل حادثه (کوچکه قران)
شنبه 89/12/28 ساعت 2:30 الی 4:30 بعدظهر قطعه 4 بهشت محمدی
برود پیک زمستانی : لهستانی ها مجبور به بازگشت شدند
16 مارس 2011 – درست همانطور که برنامه ریزی شده بود ، روبرت ، استارک ، صدپاره و کاسزکان درساعت 1 به وقت محلی امروز کمپ یک را ترک کرده بودند.آرتور هاجزر از کمپ اصلی گزارش داد :" اصلا دید وجود نداشت ، منهای 30 درجه سلسیوس و باد ضعیف. استارک در ساعت 4:30am عقب برگشت. در ساعت 7:00am روبرت و صدپاره در اولین شکاف یخی و یک سراک در ارتفاع 7000 متری ثابت گذاری کردند. کاسزکان که بسیار خسته بود از آنجا عقب نشینی کرد به این امید که در برخی دامنه های خطرناک مسیر برگشت ثابت گذاری کند.
منبع:کوهنوردی ورزش سلامتی
تاریخ کلاردشت
کلاردشت در گذشته کلار خوانده میشد و کلار نام شهر و قلعهای باستانی در محدوده کلاردشت امروزی بود، اینکه چرا نام کلار بر این منطقه نهادهاند به احتمال آن است که در قدیم در این دشت زمینهای باتلاقی وسیعی وجود داشته است که با اصطلاح لش نامیده میشود و این زمینها محل تجمع و تراکم انواع غوک و وزغ بوده است. چه بسا در گذشتههای دور وسعت چنین زمینهایی بیشتر بوده و این محدوده مملو از جانوران مزبور است و نام دشت به این سبب به کلار و بعدها به کلاردشت شهرت یافته است.
کلاردشت کجاست
کلاردشت،
دشتی بر فراز کوهها، منطقهای کوهستانی است در غرب مازندران، تابع
شهرستان چالوس و متشکل از سه دهستان کلاردشت، بیرون بشم و کوهستان که جمعیت
ثابت آن بیش از ۴۰ هزار نفر برآورد شده است. دهستان کلاردشت با ۳۹ آبادی
در دشت کوچکی در دامنه تخت سلیمان واقع و مرکز آن حسن کیف است. این منطقه
با دو جاده فرعی به راه اصلی کرج ـ چالوس و ساحل دریای خزر میپیوندد.
جاده نخست از مرزنآباد در فاصله ۲۵ کیلومتری جنوب چالوس منشعب شده و به طول ۲۰ کیلومتر از میان تپههایی که بر دامنههایشان گندم و جو کشت میشود، میگذرد و دومین جاده از عباسآباد واقع در جاده کناره، میان راه چالوس و تنکابن منشعب شده و به طول ۲۵ کیلومتر پس از گذشتن از جنگلهای متراکم و بسیار زیبا در ناحیه نکارود به غرب دشت میرسد.
وجود بیش از ۴۵ قله ۴ هزار متر، نمونه کمنظیری از عظمت، صلابت و زیبایی رشتهکوههای البرز را در کلاردشت به نمایش گذاشته است، علمکوه با ارتفاع ۴ هزار و ۸۴۵ متر از سطح دریای آزاد بلندترین کوه این دشت است، علمکوه که در سمت شمال شرقی به دیوارهای به طول ۷۰۰ متر و عرض ۴۵۰ متر منتهی میشود، یکی از هشت دیواره سخت گذر جهان است.
شبکه خبری کوه نیوز >> محمدرضا نصیری دقایقی پیش در گفتوگو با خبرنگار فارس
در آمل با بیان اینکه در روزهای گذشته بیشترین میزان برف در ارتفاعات
شهرستان آمل باریده است، گفت: این بارش بسیار بیشتر از بارشهای سال گذشته
بوده است.
وی با اشاره به اینکه بارش سنگین در ارتفاعات شهرستان آمل که در بخش لاریجان قرار دارد صعود به قله را با مشکل مواجه کرده است، افزود: به همه کوهنوردان توصیه میشود به دلیل بارش سنگین برف از صعودهای بدون مجوز و بدون هماهنگی فدراسیون کوهنوردی پرهیز کنند. بخشدار لاریجان مازندران با اشاره به آخرین وضعیت جاده هراز در حوزه استحفاظی استان مازندران اظهار داشت: از روز گذشته جاده هراز بازگشایی شده است. وی با بیان اینکه هم اکنون ترافیکی نیمهسنگین در این محور جریان دارد، تصریح کرد: از اواخر هفته و با آغاز تعطیلات رسمی کشور میزان تردد و ترافیک در این مسیر افزایش مییابد.
بخشدار لاریجان با تاکید بر اینکه روز گذشته بیش از ۷۰سانتی متر برف در منطقه پلور آمل باریده است، افزود: این مسیر از روز گذشته با تلاش راهداری و پلیس راه بازگشایی شده است.
وی با بیان اینکه در روزهای گذشته با وجود بسته بودن و ترافیک سنگین در مسیر تصادف منجر به فوتی نداشتهایم، خاطرنشان کرد: بیشتر تصادفات در این مسیر جزیی بوده است، همچنین به دلیل سقوط سنگین از ارتفاعات محور هراز به تعدادی از خودروها خسارت جزیی وارد آمد. نصیری با اعلام اینکه در روزهای گذشته بیش از ۲۰۰ نفر از مسافران در راهدارخانه منظریه و کمپهای هلال احمر اسکان اضطراری یافتهاند، اظهار داشت: این اسکانها موقتی بوده است.
منبع:http://koohnews.ir
یکی از تازه ترین تمرین های هیمالیانوردی، تمرین کمبود اکسیژن نام دارد.
می دانیم که علت اصلی آغاز روند هم هوایی، کمبود اکسیژن در ارتفاعات است. از سوی دیگر تجربه نشان داده است که سیگاریها در مقایسه با دیگران، گلبول های قرمز بیشتری داشته از هم هوایی نسبی برخوردارند.
توجه به این دو موضوع، موجب پیدایش تمرین های کمبود اکسیژن در میان هیمالیا نوردان گردید و این تمرین ها، انقلابی در صعودهای بلند پدید آورد. امروزه شاهد صعودهای بسیار سریعی در هیمالیا هستیم که با مفهوم سنتی هم هوایی، به هیچ روی قابل توجیه نیست. تنها عاملی که چنین صعودهای سریع و بی مقدمه ای را ممکن می سازد، تمرین کمبود اکسیژن است که بخشی جدایی ناپذیر از تمرین های روزانه کوهنوردان برتر جهان گردیده است. البته این کوهنوردان دست به تمرین های نو ظهور و نا شناخته نمی زنند بلکه همان ورزش های کمکی مورد استفاده سایر کوهنوردان را به کار می گیرند که شامل دویدن، شناکردن و دوچرخه سواری است.
تنها تفاوت در چگونگی تنفـس ضمن تمرین است: در تمرین کمبود اکسیژن، کوهنورد بطور آگاهانه و هدفمــند طوری نفس می کشد که بدنـش با کمبود اکسیژن خفـیف و نامحسوسی رودررو گردد. مثلاً اگر از دویـدن به عنوان ورزش کمـکی بهره می گیرد ضمن یک روند یک ساله، سرعت تنفس خود را کم کم پایین می آورد به نحوی که اکسیژن دریافتی وی در ضمن تمرین، همواره کمی پایینتر از میزان مورد نیاز بدنش باشد. این کار را می توان به کمک گام شماری انجام داد. مثلاً کوهنوردی که معمولاً در هر چهار گام یک دم و بازدم انجام می دهد، پس از شش ماه در هر شش گام و پس از یک سال در هر هشت گام یک دم و بازدم صورت می دهد. با کاهش تدریجی اکسیژن دریافتی، بدن وی به کمبود اکسیژن واکنش نشان داده میزان هموگلوبین و تعداد گلبول های قرمز خون وی افزایش می یابد. این همان فرایندی است که پس از حضور در ارتفاعات رخ می دهد و کوهنورد را برای تحمل کمبود اکسیژن آماده می سازد. به کمک این گونه تمرین، می توان بدون حضور در ارتفاعات و صعودهای آمادگی، خود را با کمبود اکسیژن سازگار و برای صعود سریع در هیمالیا آماده نمود.
توجه: فراموش نکنیم که برنامه ریزی برای تمرین کمبود اکسیژن بسیار دقیق، حساس و پیچیده بوده نیاز به آگاهی کامل از ساز و کار این گونه تمرینها دارد . در واقع تمرین کمبود اکسیژن همانند تیغ دو لبه است و تعجیل در کسب نتیجه مطلوب، می تواند پیامدهای ناگواری به بار آورد. بهترین توصیه برای علاقمندان صعودهای سریع در هیمالیا این است که بدون مشورت با پزشکان آگاه و با تجربه دست به چنین اقداماتی نزنند.
نویسنده: دکتر ابوالفضل جوادی
منبع:http://koohnews.ir
مکانهای غواصی درغار
با شروع دهه سال 1980 اولین غواصان غارنورد از ایالات متحده به بوکاتان پنین سولا برای کاوش سنوتهائی نظیر کارواش ، ناهارون ومایابلو وارد شدند وهمینطور به مکزیک جائی که رودخانه هائی نظیر ریومانته وچاههائی نظیر زکاتون به ثبت رسیدند. دریوکاتان ،دهه سال مذکورختم شدبه کشف سیستمهای غاری Dos ojos و Nahoch chich و منجر به برگزاری رقابتها وکاوشهای طولانی ومداوم شد و تیمهای کاوشگر طولانی ترین غوص رادرسیستمهای غاری برای نخستین بار درجهان انجام دادند وبرای نخستین بار درجهان این دسته ازرقابتهابرگزارشد. باشروع دهه سال 1990 غارهای آبی نظیر آئرولیتو درجزیره کوزومل کشف شد که یکی ازپنج غارآبی بزرگ جهان است . درنیمه های دهه مذکور با یورش به مرکز یوکاتان پنین سولا وکاوشی که درغارهای عمیق صورت گرفت چاهها ، سیفونهاو سنوتهای عمیق متعددی نظیر ساباکها واتزیل کشف شدوغارهای عمیقی چون چاد زینیکچه ، دری بیل چالتون ، کارکیریچ کشف شدندکه موردکاوش ونقشه برداری قرارگرفتند. تاآن تاریخ این غارهای عمیق درمرکز یوکاتان به دلیل سنوتهای محض و بی شماری که درایالات یوکاتان وجود داشت مورد کاوش قرار نگرفته بودند زیرا عمق آنها چنان به سنوتها آغشته بودکه فقط با بکار بردن تکنیکهای ویژه و غواصی فنی وسیستم تنفسی مدرن امکان کاوش درآنهامیسرگردید. درانتهای هزاره اخیر جریان احیاء تنفسی مداربسته (CCR) در زمره تکنیکهای کاربردی برای کاوش دراینگونه غارهای عمیق مملواز آب قرارگرفت.
ادامه مطلب ...پس از انتشار خبر عزیمت عظیم قیچی ساز به گانگچن چونگا دوباره بحث اینکه چه کسی اولین بار نانگاپاربات را صعود کرده است، آغاز شده است
در کوه نیوز می خوانیم که:
(فقط جهت اطلاع! ...) عظیم قیچی ساز در این مصاحبه و مصاحبه های دیگر که در زمان صعودش به نانگاپاربات از او منتشر شد، خود را به عنوان اولین کوهنورد ایرانی فاتح نانگاپاربات معرفی کرده است، این درحالیست که پیش از او، تیمی متشکل از کوهنوردان ایرانی باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند نیز، بر روی این قله فعالیت داشته اند. کوهنوردان باشگاه دماوند که در آن برنامه یکی از اعضای تیم خود را نیز به نام «سامان نعمتی» از دست داده اند خود را به عنوان اولین ایرانی های صعود کننده قله نانگاپاربات معرفی می کنند.
در مصاحبه او با ایسنا شش مرداد هشتاد و نه می خوانیم:
وی در مورد اینکه آیا تاکنون کوهنوردی از ایران توانسته کوه قاتل را فتح کند، گفت: دو سال قبل تیمی از استان تهران برای صعود به این قله رفت اما نمیدانم که آیا قله را فتح کرد یا نه؟ در این صعود سامان نعمتی جان خود را از دست داد.
عظیم قیچی ساز، اگر هم اعتقاد دارد که او اولین بار نانگاپاربات را صعود کرده است، این مطلب را در هیچ کجا و با این صراحت ذکر نکرده است.
در این صورت:
یک - عظیم قیچی ساز نانگاپاربات را صعود کرد و عکس های واضحی هم از صعود خود گرفت، ولی ادعا نکرد که اولین ایرانی صعود کننده به این قله است.
دو - عبارت بالا را این طور هم می توان بیان کرد که: عظیم قیچی ساز ادعا نکرده است که تیم باشگاه دماوند دروغ می گوید و این ادعا را دیگران برای او ساخته اند و پرداخته اند.
سه - اگر عظیم قیچی ساز شبهه ای در صعود تیم باشگاه دماوند داشت، حتما آن را رسما و صریحا تا به حال بیان می کرد و دلیل و یا دلیل های این شبهه را اعلام می کرد.
چهار - اگر کسی مصاحبه ای از عظیم قیچی در مورد اولین صعود کننده نانگاپاربات شنیده و یا خوانده است، لطفا آدرس آن را برای مراجعه دیگران اعلام کند تا نخست به درستی این خبر که از قول او گفته می شود، پی ببریم و سپس دلیل این ادعا را از او بپرسیم.
برای عظیم در صعود به کانگچن چونگا آرزوی پیروزی و بازگشت به وطن را دارم، شاد و سلامت!
سمت جنوب گاشربروم یک
منبع:وبلاک شیپور چی
سال 89 با سقوط و در پی اون کشته شدن یکی از بازدید کنندگان از غار سال مرگباری بود بخصوص اینکه شاهد از دست دادن جوانی بودیم که اگر در مسیر درستی در این خصوص قرار می گرفت می توانست در شهرستان کوچک محل سکونت خویش ( کرند غرب ) پایگاهی برای نشر و گسترش غارنوردی باشد .
اینکه در این حادثه دلخراش چه کس یا کسانی کوتاهی کردند و یا می توانستند از بروز این حادثه جلوگیری کنند باید در جایگاهی تخصصی تر از این مکان در موردش سخن گفت ، و ما با این امید که دیگر بار شاهد چنین رخدادهای دلخراشی نباشیم برای پدرام عزیز آرامش و اسایش ابدی را از پروردگار خواهانیم .
یکی دیگر از برنامه های بزرگی که قرار بود در سال 89 اجرا شود پاکسازی کامل غار پراو بود که متاسفانه با کم لطفی های از جانب هیئت کوهنوردی استان کرمانشاه و شخص رئیس هیئت آقای نقدی این برنامه عملی نشد . دوستانی که در جریان و روند برنامه مذکور بودند از کم و کیف ان خبر دارند و محض اطلاع دیگران به همین خلاصه اشاره می کنم که در پی مذاکراتی که با تعدادی از دوستان در انجمن کوهنوردان و همچنین انجمن غارنوردان در ابتدای سال 89 صورت گرفت مقرر شد که با در نظر گرفتن تمامی جوانب و حصول اطمینان از ایمنی کافی برنامه مذکور با هماهنگی فدراسیون کوهنوردی ایران و هیئت کوهنوردی استان کرمانشاه به سرپرستی اقای کیومرث بابازاده و نیابت ایشان آقای محمد نوری و مسئولیت فنی داخل غار : بنده صورت گیرد و آقای جواد نظامدوست به عنوان مسئول مالی برنامه قول مساعدت جهت جمع اوری کمکهایی دادند .
با اعلام این برنامه هیئت کوهنوردی کرمانشاه ابراز نمودند که برنامه از طرف بچه های کرمانشاه انجام خواهد گرفت . با این اقدام انجمن ضمن اعلام امادگی جهت هر گونه همکاری فعالیت خود را متوقف ساخت .
در تقویم هیئت کرمانشاه قرار بود این برنامه در اوخر شهریور ماه صورت گیرد ( که اگر این کار اجرا می شد شاید الان پدرام بوچانی زنده بود ، چون او نیز در همین تاریخ در غار جان داد ) اما با عدم تامین منابع مالی برنامه هیئت مذکور از اجرای ان سر باز زد و اینبار من به همراه پتانسیلی که جهت تزریق به برنامه فوق ایجاد شده بود با استعداد 30 غارنورد فنی و فعال از شهرستانهای ( گرگان _ تهران _ رشت _ اراک _ کردستان _ اذربایجان _ خراسان _ اصفهان و .... ) مجدد و با همت خود دوستان و مختصر کمکی که از سوی انجمن کوهنوردان شده بود ، در صدد بر امدیم که تا انجائی که میسر می گردد غار را پاکسازی و ادامه کار را به سال بعد موکول نمائیم .
و این نیت را مجددا به استحضار هیئت کوهنوردی کرمانشاه رساندیم .
مخالفت هیئت کرمانشاه تا انجا پیش رفت که با تماس تلفنی بنده را به بازداشت در ترمینال کرمانشاه تهدید نمودند انهم برای چند بار از سوی چند نفر از مسئولین هیئت . با این تواصیف از نیتی که داشتم کوتاه نیامده و همچنان بر اجرای برنامه ای که از ماه ها قبل ریز انرا روی کاغذ پیاده نموده بودم و جزئیاتش را بار ها با دیگر دوستان اهل فن مورد بحث و بررسی نهاده بودم پا فشاری داشتم . با کوله های اماده حرکت بودیم که مسئول وقت انجمن کوهنوردان کشور جناب آقای محمدی با تماس تلفنی از من خواستند که برنامه را متوقف کنم .
و بر این خواسته اصرار داشتند . ضمن اینکه ایشان از طرف هیئت کرمانشاه تحت فشار بود .
لذا علی رغم میل باطنی با دیگر دوستان که تعدادی از انها در حال حرکت به سوی کرمانشاه بودند تماس گرفتم و ضمن عذر خواهی خواستم که از امدن به کرمانشاه خود داری نمایند .
و به این وسیله برنامه ای که میرفت بزرگترین و فنی ترین برنامه زیست محیطی غارنوردی کوشر باشد نافرجام ماند .
پس از این برنامه دوستان زیادی تماس می گرفتند و درخواست اجرای برنامه بازدید از غار رو داشتند و با توجه به وضعیت پیش امده موجود دیگر تمایلی به اجرای برنامه بازدید از غار را نداشتم .
در اواخر مهر ماه تیمی از باشگاه ارش تهران به سرپرستی حسین کاوکانی به منطقه امدند که بندهم هم با ایشان و به عنوان یکی از اعضا تیم مذکور وارد برنامه شدم . این برنامه جهت بازدید _ عکاسی و تصویر برداری از غار بود که با سقوط دوربین فیلمبرداری در محلی به نام حرمزاده های یک و دو و سه زیر چاه 24 در حوضچه ابی برنامه تصویر برداری متوقف گردید .هر چند برنامه بدون هیچ مشکل دیگری اجرا و در ساعت مقرر از غار خارج شدیم . در ضمن سر چاه 26 که تا ان زمان رول کوبی نشده بود یک رول هشت میلی متری اسپید زده شد . نفرات این تیم شامل : حسین کاوکانی _ مصطفی موسوی _ ایدین بزرگی و یوسف سورنی نیا .
اخرین بازدید غار برنامه متمایزی بود ، چون رئیس مردمی شورای شهر کرمانشاه سید حجت الله موسوی اجاق نفر اصلی این برنامه بود و من هم افتخار حضور در کنار این مرد بزرگ را داشتم . ایشان با تمرین های مرتب خود توانسته بود امادگی پیمایش غار سختی را مانند پراو کسب کرده و در ابان ماه امسال برای این بازدید غارنوردی مهم و جسورانه قدم به میدان پراو بگذارد . برنامه با صلاح دید اقای ارش فرنگ مربی سید تا سر چاه 19 انجام گرفت و ضمن گرامی داشت یاد و خاطره دو عزیز مدفون شده در چاه 18 و جمع اوری طنابها و دیگر ثابتگذاریهای غار انجا را ترک نمودیم .
لازم به ذکر است در چاه 18 دو رول جهت تصحیح مسیر فرود و صعود زده شد .
افراد شرکت کننده در این برنامه : سید حجت الله موسوی اجاق _ ارش فرنگ _ یوسف سورنی نیا ( که تا چاه 19 پیش روی کردند ) و آقایان : رسول چلنگر پور _ سعید سلیم ساسانی و علی کهریزی ( تا چاه 6 پیش روی داشتند )
منبع:غارنورد یوسف سورنیا
ادامه مطلب ...گزارش صعود قله آمادابلام 6856 متر (مسیر جنوب غربی) نکوداشت عباس جعفری نپال سرزمین کوه اورست و زادگاه بوداست. این کشور با وسعتی حدود 147181 کیلومتر
مربع، بین دو کشور هند و تبت چین قرار گرفته است. جمعیت آن بیش از 27
میلیون نفر، حکومت آن جمهوری دمکراتیک و پایتخت آن کاتماندو است . مردمان نپال بیش از 67 نژادند، زبان رسمی آنها نپالی است و به یکصد لهجه و زبان صحبت میکنند. بودیسم و هندو دین های اصلی این مردمان است اما اقلیتی 5/4 درصدی کیش مسلمانی دارند. در این جغرافیای کوچک، بلندترین کوه جهان (اورست) به ارتفاع 8848 متر و 7 قله از 14 قله مرتفع دنیا قرار دارد. Namaste؛ یعنی هم سلام و هم خداحافظ؛ بودایی
ها، هندوها و مسلمانها، حتی اگر جمعیت شان سه درصد نپالیها بیش نباشد،
آنچنان کنار آمده اند که باور نکردنی است. بیشتر در بند خصال هماند، نه
به دین هم. پنداری در ژن و جغرافیشان دعوا مفهومی ندارد؛ یا عصبیت ... در
گذار و عبور این سال ها و بارها، به یاد ندارم گلاویز و پرخاشی از
هیچکدامشان . در
شلوغی خیابان اگر حوصلهشان سر برود یا که عجله داشتهباشند، فقط بوق
میزنند و چه بلند؛ اما کسی را ندیدم که از کوره در برود. و این شلوغی و
تنگیهای نفسگیر کوچهها و خیابانهای بعضاً خاکی نیز به مسالمت و تحمل چه
برایشان عادی شده و انگار که بایستی چنین باشد و بس، و چیزی که غریبتر
مینماید تنگی کوچهها ی پرآدم و فراوان سگهای تبتی است که لای جمع و
ماشین میلولند. کم دیده شدهاست که ریکشایی به ماشینی بمالد! یا سگی دمش
را در زیر پایی نادیده انگاشته شده انگارد. کاتماندو: شهر
در خواب است و جز سپوران و سگان کسی هنوز به کوچهها نیست. سگان خسته از
سگ دوهای شبانه و رفتگران که خواب آلوده جاروب بر صورت آبلهروی کوچهها میکشند. شهر
بودا با همه فقر و زبباییاش میرود تا روزی دیگر را تجربه کند و زندگی
این چنین در گوشهای از دنیا آغاز میگردد. جاده در کاتماندو یعنی چاله ...
یعنی مشتی شن وگل سیل آورده و بوق! یعنی خطی که جنگل را از دره میبرد؛
یعنی هراس از سقوط به دره ای که در قعر آن رودخانهای کف بردهان آورده و
میغرد و این چنین میرویم .... و روز، حالا دیریست که در روستاهای حاشیه
شهر آغاز گردیدهاست. Stupa (1) چشمان
بودا بر فراز گنبدی سپید و بلند، اما محصور به ساختمان های کنار شهر،
مهمترین بنا و سمبل نپال است. همان چشمان آرامی که در زیر سایه پارچههایی
رنگارنگ از تابش آفتاب مصون است و درچهارجهت مکعبی خویش به چهار سو
مینگرد. و درهر سو که مینگرد، آرامش را با خویش بدان سمت میبرد، آرامش
عمیقی که در بیننده اثر خویش را میگذارد و وادارت میکند تا آرام باشی، تا
خودت باشی. آن
چشمان آرام همه را به آرامش کشاندهاست و وقتی که نگاهش میکنی، چیزی
تازهتر کشف میکنی. آن صورت مهربان در خود دهانی ندارد و برجایش گوشی
روئیده، اشارتی، تلمیحی به اینکه " خاموش باش و بشنو" . پس
کسی سخن نمیگوید، گهگاهی بانک زنگی شاید، آن هم به نشانه یادکرد خدایی یا
خدایانی و بس، یا که چرخش چرخ دعایی، زمزمه نیایشی به زیر لب راهبی پیر
یاجوان: Om mani padme hum. اوووووووم مانی پمه هام م م م ..... (2) (دست نوشته هایی از عباس جعفری)
انزو او دو Enzo Oddo سنگنورد نوجوان فرانسوی سومین صعود دشوار ودور ازتصور را درمنطقه Buttermilks انجام داد. انزو در اقامت کوتاه مدت خود در Bishop بر سخت ترین مسیرسنگنوردی غلبه کرد، ابتدا Ambrosia با درجه V11 را پشت سرگذاشت که درحد خود شاهکارخیره کننده ای بود وحالا اخبار واصله حاکی ازاین است که انزو برمسیر Beautiful and Damned بادرجه V13 بعنوان سومین نفرغلبه کرده است. این مسیرکه توسط اتان وکریس شارما برای ساخت فیلم King Lines فیلمبرداری و برروی آن تلاش شده بود اولین بار توسط کوین جرکسون صعودشده بود. مسیریادشده یک شکاف کم عمق به سوی یک چین خوردگی کوچک است که بطرزخطرناک به سمت یک سکومنحرف می شود. درخلال فیلمبرداری ازاین مسیر حتی کریس شارما ازتلاش برروی آن به دلیل ارتفاع زیاد بولدر وکراکس بالای مسیر خودداری کرد. اینطور که گفته می شود انزو قصد دارد مدت بیشتری درمنطقه باقی بماند. چه کسی می داند مسیربعدی اوکدام است؟ ظاهرا" این نوجوان 15 ساله قصد داردبرتمامی مسیرهای دشواری که کریس شارما صعود کرده غلبه کند.
http://www.dpmclimbing.com/articles/view/enzo-oddo-climbs-beautiful-and-damned
منبع تصاویر Petzl
http://parstooo.blogfa.com
پس از یکسال تلاش هیئت موسس منتخب توسط غارنوردان سراسر کشور، انجمن غارنوردان و غارشناسان ایرانیان به ثبت رسید و انتخابات هیئت مدیره انجمن در روز جمعه 13 اسفندماه 1389 در هتل شمشک (استان تهران) با شرکت گسترده و پرشور غارنوردان سراسر کشور و با حضور پیشکسوتان، چنگیز شیخلی، احمد معرفت، حشمت حیدریان، طاهر زاهدی، کیومرث بابازاده، محمد نوری، سید حمید صدیقیان، برگزار گردید.
بدین ترتیب از بین 14 کاندید، آقایان جواد نظام دوست، یوسف واقف، قاسم قادری، مجید ثقفی و سعید هاشمی نژاد با کسب حداکثر آراء به عنوان اعضای اصلی هیئت مدیره و آقایان ابراهیم بیرامیان و علیرضا بلاغی به عنوان اعضای علی البدل انتخاب گردیدند. همچنین در مورد بازرس آقای عباس قادری حداکثر آرا را کسب نمود، اما با توجه به حضور آقای قاسم قادری (برادر ایشان) در هیئت مدیره و با عنایت به اینکه بازرس نمی تواند با هیچ یک از اعضای هیئت مدیره نسبت خویشاوندی داشته باشد، آقای عباس قادری انصراف داده و بدین ترتیب آقای آرش نقافی به عنوان بازرس و آقای مهرداد حاجی هاشمی به عنوان بازرس علی البدل انتخاب گردید.
اعضای تیم غارنوردان شرکت کننده سنندج از گروه ارش:
1)ارش یاسمن پور
2)خبات زمانی
3)نبی احمد پناه
4)آرش قیمتی
5)پیام رضابخش
6)محمد مهدی پناه(از مخابرات)
7)غلام حسین شیخ اسمایلی(از مخابرات)
8)ارش پرهون
برگرفته از سایت انجمن غانوردان و غارشناسان ایران