۱۶ فروردین ۱۳۹۰ ایران را به قصد کشور نپال و صعود به قله ۸۵۱۶ متری لوتسه ترک کرد. لحظه وداع خانواده اش نگران بودند و این را می شد به راحتی از چشمان مضطرب و دلتنگشان متوجه شد. آخر بیش از ۵۰ روز زمان برای ندیدن مدت کمی نبود ولی برای کسب این افتخار همه تحمل کردند. تحقیق کمی در مورد ویژگی های قله لوتسه نشان می دهد که از نظر درجه سختی مسیر نخستین قله دنیاست و همین نام پرخطر بر این قله نشان دهنده سفر پرخطر برای این کوهنورد استان که تنها نماینده کشورمان نیز بوده است. به هر حال «بهمنیار» رفت و با احساس و اراده محکم خود، قله سرد و یخی لوتسه را فتح کرد.
صعود به لوتسه سخت و در عین حال شیرین بوده؛ این را از گفته های «حسین بهمنیار» می شود متوجه شد که با وجود خستگی این تلاشگر صبور و پرانرژی پاسخگوی سوالات خراسان شمالی شد. امیدواریم مسئولان این صعود پرافتخار را فراموش نکنند و تقدیر شایسته ای برای قدردانی از همت این کوهنورد که خود رئیس هیئت کوهنوردی خراسان شمالی است هم به عمل آورند.
* از لوتسه بگویید که از ابتدا چگونه شد که صعود آن را در برنامه خود قرار دادید؟
بعد از برنامه صعود به ۲ قله بالای ۷ هزار مترقصد صعود به قله لوتسه را داشتم به خصوص بعد از صعود سختی که به قله خان تانگری داشتم روحیه صعود بالای ۸ هزار متر در وجودم تقویت شد و ابتدا قله چوایر را انتخاب کردم که متاسفانه برای صعود به ایرانی ها مجوز نمی دادند و به همین دلیل به فکر صعود به اورست بودم که به علت هزینه بالای صعود که نزدیک به ۴۰ میلیون تومان می شد نتوانستم برای آن برنامه ریزی کنم. در نهایت لوتسه را که کنار اورست بود برگزیدم چرا که یکی از فنی ترین قله های دنیا بود و می دانستم از این صعود فنی و سخت لذت خواهم برد. ضمن این که شرایط صعود به لوتسه هم از لحاظ شیب زیاد، دهلیز شبیه به خان تانگری بود و البته عبور از یخچال خومبو نیز آرزوی هر کوهنوردی بود که توانستم با انتخاب لوتسه به این مهم دست پیدا کنم، این را هم بگویم که از ایران فقط یک بار تیم ملی ایران به این قله صعود کرده بود و بعد از آن تیم، من تنها فردی بودم که البته به طور انفرادی صعود کردم.
اول تشکر از حامیان مالی و معنوی ام
* در مورد زمان حرکت و زمان بندی صعود هم بگویید؟ در جواب سوال شما، ۱۶ فروردین از ایران پرواز داشتم که به کاتماندو رسیدم و ۳ روز کارهای اداری را انجام دادم. ۳ روز در منطقه بودم و ۷ روز را هم تا بیس کمپ پیمودم. از ۲۶ فروردین هم صعود اصلی خود را شروع کردم که ۴ کمپ داشتیم که بارگذاری ها، برقراری کمپ ها و نصب طناب ثابت انجام شد. ۲۶ اردیبهشت هم صعود نهایی را شروع کردم که ۲۹ اردیبهشت ساعت ۳ و ۴۵ دقیقه بعد از ظهر روی قله بودم. البته با توجه به این که صعود من انفرادی بود و نصب طناب ثابت مقدور نبود از کمپ ۴ به بعد طناب ثابت نصب نشده بود و به همین علت با این که ۲ صبح اقدام به صعود کرده بودم دوباره به کمپ ۴ برگشتم و با حمل طناب ثابت ادامه صعود را به همراه یک کوهنورد آمریکایی و فرانسوی پی گرفتم که موفق به نصب طناب ثابت شدم و سرانجام صعود کردم. نخستین صعود کننده به قله هم بودیم که البته چون طناب ثابت را نصب کردیم کار برای دیگر گروه ها راحت تر شد. توضیحی هم در مورد زمان صعود بدهم که با توجه به شرایط هوایی قله لوتسه و اورست به طور معمول ساعت ۱۲ ظهر به بعد کسی برای صعود به قله لوتسه تلاش نمی کند و شرپایی هم که همراه من بود در آن ساعت حاضر به همراهی من نبود ولی من تصمیمم را گرفته بودم و صعود کردم که چیزی شبیه معجزه برایم بود چون از ساعت ۱۲ به بعد در ارتفاع بیش از ۸ هزار متر برف و بوران است.
مرگ و سرمازدگی
* مصدومیتی هم بین گروه های دیگر وجود داشت؟
بله، یک ژاپنی به علت فشار هوا مرگ مغزی شده بود و روز بعد از من، اسپانیایی ها صعود کردند که سرمازده شدند و مصدومیت های جدی مثل قطع عضو داشتند البته قرار بود تیم ۳ نفره اسپانیا که با من در حال صعود بودند به کمپ ۴ بیایند ولی تصمیم بر این شد که من به کمپ ۴ بروم و در ارتفاع ۷۹۰۰ متر در شیب ۶۰ درجه چادر زدم که چادر زدنم ۲ ساعت طول کشید اما خیلی سخت و پر زحمت بود و من صعودم را انجام دادم و بعد از من اسپانیایی ها در آن چادر ماندند.
۵ بار تلاش
* چند بار برای صعود اقدام کردید؟
۵ بار برای صعود تلاش کردم که هر بار به مشکلی برمی خوردم؛ یک بار طناب ثابت نبود، یک روز ماسک اکسیژنم ناپدید شد که متوجه شدم شرپای یکی دیگر از کوهنوردان ماسک مرا برداشته و به اورست برده است که به واقع روحیه من به شدت ضعیف شد و مانده بودم چه کنم که شرپای همراهم تمام کمپ را جست وجو کرد تا برای من ماسکی پیدا کرد که نیاز به تعمیر داشت و من هم درستش کردم ولی باز هم طناب ثابت نبود و نتوانستم صعود کنم ولی سرانجام خودم دست به کار شدم و با نصب طناب ثابت صعود را انجام دادم.
* از کدام کشورها در این صعود حضور داشتند؟
از فرانسه، آمریکا، چکسلواکی، اسپانیا، روسیه، هند، مکزیک، آرژانتین، انگلستان، کره، ژاپن و نپال بودند که در کل ۲۰۰ نفر بودیم انفرادی هم افراد محدودی آمده بودند که من هم جز آن ها بودم.
حرف اول را در هیمالیانوردی پول می زند
* امکانات چقدر تأثیر بر صعود دارد؟
صد در صد تأثیر دارد چرا که حرف اول را در هیمالیانوردی پول می زند شرپای خوب داشته باشی پول خوب می خواهد بعضی ها هم که چندین شرپا داشتند و برایشان طناب ثابت ها را نصب می کردند. تیم ها از خدمات اینترنت و تغذیه خوب برخوردار بودند.
* سختی های این صعود چه بود؟
کوهنورد ۵۰ روز تلاش می کند و ممکن است که حتی صعود هم نکند ولی باور کنید آن تلاش ارزش صعود را داشته است، وقتی برای آب خوردن معمولی باید دو ساعت تحمل کنی که برف آب کنی، وقتی تنهایی تنهاترت میکند و همه این ها مشکلات صعود است که دیده نمی شود و همه به این فکر می کنند که صعود سختی بود یا نه در حالی که سختی های مسیر صعود هیچ وقت به چشم نمی آید در حالی که مهم تر است. فکر کنید من ۵ بار تا پای صعود رفتم و برگشتم، تنها بودم و نیاز به روحیه داشتم ولی شرپای من روحیه برعکس می داد که خطرناک است و نرویم ولی من بر بی انگیز گی ام غلبه کردم و رفتم. هر ورزشکاری از حمایت مربی برخوردار است که می خواهد در نهایت ۲ ساعت مبارزه کند ولی کوهنورد ۵۰ روز تنها مبارزه می کند و هیچ عامل روحیه تازه ای هم ندارد. من ۷ روز به دلیل شرایط بد آب و هوایی نتوانستم صعود کنم و این روحیه هر ورزشکاری را پایین می آورد.
*چند روز برای صعود پیش بینی کرده بودید و چند روزه انجام شد؟
۴۵ روز زمان پیش بینی من بود که به علت شرایط جوی و مشکلاتی که پیش آمد ۵۲ روز طول کشید.
* صعود شما بالاخره مدال طلا بود یا نقره؟
این صعود مدال طلای جهان بود که البته این درجه بندی توسط سازمان تربیت بدنی انجام شده که قله ۷۰۰۰ تا ۷۵۰۰ متر برنز، قله های ۸۰۰۰ تا ۸۵۰۰ نقره و ۸۵۰۰ تا ۸۸۰۰ متر طلاست.
البته به نظر من این که کوهنورد از کدام جبهه کوه صعود می کند و با چه امکاناتی صعود می کند برای ارزیابی نوع مدال مهم تر است و این نوع معیار مدال ها فقط در ایران است و کشورهای دیگر برایشان مدال مهم نیست ولی جالب است که بی نهایت از کوهنوردی حمایت می کنند. به نظر من صعود به هر قله ای برای قوی ترین آدم هم ریسک است. چون در همین صعود فردی بود از اسپانیا که ۱۲ صعود بالای ۸ هزار متر داشت ولی در این صعود سرمازده شد و من که از همه بی تجربه تر بودم نخستین ایرانی صعود کننده بودم.
حمایت باشد اورست می روم
* برنامه صعود به اورست را دارید؟
در استان ما توانایی کوهنوردی بسیار زیاد است ولی باید حمایت شود چون اگر حمایت نشود من دیگر صعود نمی کنم، چون دیگر پولی ندارم، حتی ۸ میلیون تومان وام گرفتم و در نهایت ۱۰ میلیون تومان خودم هزینه کردم.
دلم تنگ می شد تک می زدم
* خانواده چه نقشی در این صعود داشتند؟
در این صعود درست است که به ظاهر تنها بازیکن بودم ولی خانواده و دوستان نقش خیلی مهمی داشتند، حامیان مالی ام که در حقیقت دوستان من هستند عاملان صعود به قله بودند. خدا را شکر که در بیس کمپ تلفن همراه آنتن داشت و منتظر تلفن خانواده ام بودم و حتی گاهی که خیلی دلتنگ می شدم به همسرم تک زنگ می زدم تا تماس بگیرد و صدایش را بشنوم و به واقع همسرم همراهم بود.
* از زمان صعود بگویید؟
وقتی به قله صعود کردم گوشی ام را خاموش کردم و برایم جالب بود که همان شب رئیس اداره تربیت بدنی بجنورد «عباس شاهی» شماره آشپز را پیدا کرده بود و با من تماس گرفت و به واقع به من روحیه عجیبی داد و همان وقت با آقای داورزنی مدیر کل تربیت بدنی خراسان شمالی هم تماس گرفتم که از صدای پر انرژی و خوشحالش انرژی گرفتم که ممنونم جالب تر این که با یکی از دوستان تماس گرفتم که بسیار سرد با من صحبت کرد و فقط گفت مبارک باشد و قطع کرد ولی در عین حال از ۲ گروه هم ممنونم.
*حمایت فدراسیون کوهنوردی از رئیس هیئت کوهنوردی خراسان شمالی چطور بود؟
فدراسیون کوهنوردی هیچ حمایتی از من نکرد.
خود درمانی کردم
* چه تعداد تیم پزشکی در محل حضور داشت؟
۲ تیم پزشکی بود که پول استفاده از آن را نداشتم. دفترچه های درمانی هم هیچ اعتباری آن جا نداشت و اگر خدای نکرده اتفاقی برای مان می افتاد هزینه درمان نداشتیم که البته یک بار هم سرماخوردگی شدیدی پیدا کردم که خود درمانی کردم چون دکتر پول خیلی زیادی می خواست!
کوهنوردان ایرانی با انگیزه هستند ولی توانایی مالی شان پایین است. و فقط نیازمند حمایت هستند.
* خاطره خوب و بد صعود؟
خاطره بد دیدن مرگ کوهنورد آمریکایی در کمپ ۳ بود و خاطره خوبم صعود پر زحمتم به قله بود.
مسئولان فراموش نکنند
حرف آخر؟
مسئولان بیشتر حمایت کنند، صعودهای خان تانگری و لنین یک حرکت موجی بود و خیلی زود تلاش های کوهنوردان کم رنگ شد اما امیدوارم این بار از نگاه مسئولان فراموش نشویم و این عنوان را از یاد نبرند. ضمن این که از مردم خوب خراسان شمالی و کوهنوردان عزیز استان ممنونم چرا که دعاهای آن ها در این صعود همراهم بود.
منبع: سایت کوه نیوز