حقایقی تلخ از مرگ عیسی !

آخرین گفتگوی تلفنی من امروز با تیم زنجان که هم اکنون در ساماگون به سر می برند حاوی خبرهای بسیار تلخ از واقعیت هاییست که در این حادثه اتفاق افتاده است.

یکی از کوهنوردان حاضر در منطقه که این اطلاعات را به شرط افشا نشدن نامش در اختیار من قرار داد اذعان کرد شب حمله (که شب قبل از مرگ عیسی نیز بود) عیسی میر شکاری با حسن نجاریان و پروانه کاظمی هم چادر بوده است و در حالیکه یکی از شرپاهای مورد قرارداد شرکت سرزمین خورشید در اختیار تیم زنجان برای صعود قرار می گیرد شرپای دیگر به همراه حسن نجاریان و خانم کاظمی که از همان کمپ ۴ از کپسول اکسیژن استفاده می کرد به سمت قله حرکت می کند و عیسی در شرایطی فوق العاده بد در چادر تنها می ماند تا به سرنوشت بدش سپرده شود. یکی از کوهنوردان اراکی که تصمیم به بازگشت از کمپ ۴ گرفته است و در روز حمله تیم به سمت کمپ ۳ حرکت نمود ادعا می کند که هیچ کس وضعیت عیسی را به وی اطلاع نمی دهد تا شرپایش اورا نیز به کمپ ۳ ببرد. یکی از اعضای تیم زنجان می گوید خانم کاظمی در حالیکه از تنها شرپای باقی مانده در کمپ ۴ که بی شک حق عیسی بود تا او را به پایین ببرد و شاید اورا از مرگ برهاند برای صعود خود سود می برد در حالتی تمسخر آمیز می گفته است که: " این (عیسی) دیگر کیست که اینجا امده؟ دیشب نگذاشت بخوابیم و تا صبح به بدنه چادر جفتک می زد و خودش را هم خراب کرد"

اعضای تیم زنجان زمانی از وضعیت خیلی بد عیسی باخبر می شوند که یک شب را بعد از صعودشان در کمپ ۴ گذرانده اند و حتی شب قبلش نیز کسی از وضعیت بد عیسی سخنی نگفته است و هم چادری هایش دیگران را از وخامت حال وی باخبر نکرده اند.

نمی دانم این خانم چطور خواهد توانست صعود خود را جشن بگیرد و به آن افتخار کند. به قول عزیزی در همین کوهنوردی دوست داشتنی شما گاه اتفاقاتی می افتد که در هیچ حادثه تلخ تاریخی اتفاق نیفتاده و انسان هاج واج می ماند که کجای این داستان به ما می خورد به ما که ادعای جاری بودن روح انسانی در کوهنوردی هستیم.

 متن و گفتگو از آیاز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد